Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-08@22:30:14 GMT

عهد کردیم خودسانسوری نکنیم

تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۲۰۲۰۹۰

به گزارش قدس آنلاین، ​​​​​​این برنامه در هر قسمت، یکی از پرونده‌های مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی می‌کند. فصل اول بی‌واسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدری‌نیا»  کارگردان و تهیه‌کننده «بی‌واسطه» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 


در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحه‌سازی یا مراکز هسته‌ای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بی‌واسطه» را نسبت به فصل اول چه می‌دانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژه‌ها، موضوعات و لوکیشن‌ها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بی‌واسطه» سراغ روایت‌هایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آن‌ها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحه‌سازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیت‌های بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هسته‌ای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایت‌های کمتر دیده‌شده‌ای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایت‌های کمی از آن‌ها روی آنتن دیده‌ایم. 

موضوعاتی مثل صنعت هسته‌ای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامه‌سازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایت‌های داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسش‌هایشان به روایت‌های غیررسمی و رسانه‌های خارجی هم رجوع می‌کردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سال‌ها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیم‌های برنامه‌ساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاه‌ها و بخش‌هایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بی‌واسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی می‌رویم، تا جایی که ممکن است پرسش‌های مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحه‌سازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هسته‌ای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریم‌های جدی کشورمان به‌خاطر انرژی هسته‌ای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمی‌بینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آن‌ها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاه‌هایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانی‌که می‌فهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعف‌ها و کم‌کاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح می‌دهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند. 

ساخت چنین برنامه‌هایی می‌تواند مسیر برنامه‌سازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحت‌تر و بی‌دردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشن‌هایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر می‌کنیم این شکل از پرداخت به سوژه‌ها و مطالبه‌گری سبب می‌شود برنامه‌سازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم. 

اگر رسانه‌های رسمی از زیر بار برنامه‌سازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانه‌های خارجی و غیررسمی وارد این حوزه می‌شوند و میدان روایت‌ها از سوی راویان داخلی خالی می‌شود. همین‌طور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامه‌های سیاسی دارد تا مرجعیت رسانه‌ای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاه‌های مختلف برمی‌گردد که آن‌ها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بی‌واسطه» دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعف‌ها و قوت‌هایشان را صادقانه می‌گفتند اما گارد برخی از دستگاه‌ها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی می‌گفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومی‌هایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانه‌ای قرار گیرند. 

مرز استقلال رأی در روایت‌های «بی‌واسطه» که سفارش‌دهنده آن، سازمان اوج و پخش‌کننده‌اش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بی‌واسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفت‌ها، ضعف‌ها، قوت‌ها و کمبودها در حوزه‌های مختلف می‌شود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او می‌گوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان می‌دهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بی‌واسطه» را به دوربین تبلیغاتی یک‌طرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفت‌ها می‌رویم و هم ضعف‌ها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همین‌جاست. ما در عصری زندگی می‌کنیم که روایت‌ها یک‌سویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
 
گاهی هزینه‌های اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامه‌های سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح می‌دهد سراغ این‌گونه از برنامه‌سازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینه‌هایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ به‌نظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامه‌سازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامه‌های تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامه‌سازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامه‌ای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق می‌شود. مثلاً در مقطع انتخابات، یک‌سری برنامه‌ها روی آنتن می‌رود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه می‌پردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام می‌شود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامه‌های گفت‌وگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن می‌رود اما بعد تعطیل می‌شود. رسانه ملی بابت این برنامه‌ها، هزینه‌های اجتماعی می‌دهد در حالی‌که اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سال‌ها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا می‌کند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاه‌ها مقطعی شود سبب می‌شود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانی‌که بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل می‌شود. این رویکرد، اشتباه است و در این سال‌ها ضربه‌اش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما می‌آید را تحمل کنند تا این برنامه‌ها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بی‌واسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بی‌واسطه» به برنامه‌ای مطالبه‌گر تبدیل شود که هر بار سراغ پرونده‌های جدید و جنجالی می‌رود، مماشات نمی‌کند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامه‌هایی می‌توان به اثرگذاری آن‌ها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: محمد دلاوری برنامه سازی سیاسی داشته باشیم رسانه ملی دستگاه ها برنامه ها روی آنتن بی واسطه روایت ها هسته ای فصل دوم فصل اول ضعف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۲۰۲۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهبازی جان، رفتی؟ درب را هم محکم پشت سرت ببند!

برترین‌ها نوشت: به تازگی خبرهایی مبنی بر کنار گذاشته شدن محمدرضا شهبازی، مجری برنامه پاورقی به گوش می‌رسد. خب ظاهرا ادبیات سخیف این مجری در توئیت هفته گذشته‌اش کار دستش داده و به نظر می‌رسد سازمان صداوسیما، عذر این مجری پرحاشیه را خواسته. او در توئیت خود علنا به دو جبهه اصلاحات و اصولگرایی تاخته و خب واکنش‌ها نیز به تبع این سخنان، تند بوده است.   توئیتی که برای آقای مجری گران تمام شد این مجری صداوسیما در واکنش به توئیت آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات درباره نیکا شاکرمی نوشته بود: "اصلاح طلبی» نطفه اش حرام است. «اصولگرایی» لقمه اش! نتیجه اولی را در این مواقع ببینید. نتیجه دومی را هم... به وقتش می‌گویم."   خب محمدرضا شهبازی و هم‌مسلکانش را می‌توان در زمره سوپرانقلابی‌ها دانست. افرادی که از هر دو جبهه سیاسی عبور کردند و تئوری‌های خود را به هر چیزی ارجح می‌دانند. به هر حال مرام سیاسی‌شان این‌گونه است و تندروی‌هایشان نیز مثل این مورد کار دست خودشان می‌دهد.   نام محمدرضا شهبازی در کنار کسانی چون فروغی می‌آید، در واقع او منتسب به همان گروه جلیلی و جبلی است. بخشی از پروژه خالص‌سازی در صداوسیما که یک گروه سیاسی در پی آن است.     شهبازی؛ مردی پرحاشیه در تمام این سال‌ها سال گذشته شهبازی از تصمیم مسئولان صداوسیما برای بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور به تلویزیون با انتشار توئیتی اعتراضی به شدت انتقاد کرد و از اجرای «پاورقی» استعفا داد. این توئیت شهبازی با واکنش تند محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه مواجه شد. نجارزاده در واکنش ضمن خطاب کردن شهبازی با لفظی غیر قابل انتشار، مدعی پایین بودن درصد مخاطبان برنامه او شد. این توییت بعداً از حساب نجارزاده حذف شد!   «ما این‌ور پاورقی میسازیم، می‌گیم سلبریتی باید در خدمت رسانه باشه، هماهنگ با سیاست‌های نظام باشه، باید با سلبریتی‌ای که وسط شلوغی‌ها آب به آسیاب دشمن می‌ریخت برخورد بشه، بعد اون‌ور رشیدپور داره گرم می‌کنه برگرده روی آنتن. ا‌ین‌ور بچه ها با بی پولی ساختن، فحش خوردن، خانواده هاشون اذیت شدن و اونور هم طرف یه سال رفته دوراش رو زده، عشق و حالش رو کرده، به ریش نظام خندیده، توی لایو و کلفت بار نظام کرده، حالا که به واسطه دور بودن از آنتن یک کم مخاطبش کم شده، قشنگ می‌شینه توی هواپیما از کیش میاد تهران، برنامه‌ای چند ده میلیون می‌گیره و برمی‌گرده. ای دنیا.»   این متن پر سوز و گداز را شهبازی درباره زمزمه بازگشت رشیدپور به آنتن صداوسیما در سال 1402نوشت. برخی نیز می‌گفتند او از بازگشت چهره‌هایی مثل رشیدپور احساس خطر کرده.   قطر چه خبر بود برادر؟ این اما تنها مساله شهبازی نیست. او پیش از این به جام جهانی قطر رفته بود. در کنار افرادی مثل امیرحسین ثابتی، حضور رانتی او و چندی دیگر در قطر خیلی از کاربران را شاکی کرده بود. آن‌ها رفته بودند که تیم ملی را تشویق کنند اما خب!   این توئیت را کاربری در واکنش به حضور شهبازی و رفقایش در قط نوشته بود: "تو این بی‌پولی واسه چی با پول مردم رفتید قطر؟ بدون تخصص واسه چی موندین صداوسیما؟ ما طلبکاریم که چرا شما رو از اول راه دادن، نه شما طلبکار که چرا الان دیگه تحویل‌تون نمی‌گیرن. کل پول صداوسیمای مملکت دست‌تون بوده، خرج الکی کردید و طلبکارید.»   مخاطبان بی‌شمارت را کجای دلمان بگذاریم؟ سال گذشته یک افشاگری جالب توجه درباره میزان مخاطبان «پاورقی» رخ داد. بامداد لاجوردی، روزنامه‌نگار در رابطه با میزان مخاطب پنج درصدی برنامه شهبازی نوشت: "من سلطان تماشای برنامه‌های بیخودی تلویزیون هستم. برنامه‌هایی را می‌بینم که مطمئنم حتی فیلمبردارش هم پشت دوربین خواب است و کارگردانش در حالی که سرش توی گوشی‌ است دوربین‌ها را جابجا می‌کند. خوشبختانه برنامه ۵درصدی سیدخندان هم رو می‌دیدم."   داود مدرسیان، روزنامه نگار در همین خصوص نوشته بود: "فرض کنیم برنامه‌ پاورقی ۵ درصد مخاطب داره اما رفتار شهبازی صفر درصد!"   رحمت‌الله بیگدلی، فعال سیاسی هم به رجزخوانی‌های مجری پاورقی(محمدرضا شهبازی) واکنش نشان داد و نوشت: "این محمدرضا شهبازی مرزهای تملق و ضدمردم بودن را درنوردیده و خودش برای خودش پدیده‌ای‌ست، هر بار که صحبت می‌کند و حرف‌هایش وایرال می‌شود، فقط می‌شود برایش دعا کرد که خوب شود."     واکنش کاربران به آخرین جنجال شهبازی چه بود؟ عبدالرضا داوری، فعال سیاسی اصولگرا: جای ادبیات موهن شهبازی، به پارادایم سیاسی او توجه کنیم که پارادایم خالص‌سازی برای غلبه پاجوش‌ها و حذف جریان‌های اصیل از سپهر سیاست است. این جریان ماهیتا برانداز است و با شعار انحرافی "چپ، راست، کارگزار، علیه خدمتگذار" به شعار براندازی "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" می‌رسد.   مهدی معتقد است: با افتخار سال‌هاست که بیننده صداسیمایی که این‌ها مجریانش هستند، نیستم. ارزش وقت و اعصابم خیلی بیشتر از آن است که بنشینم پای تلویزیونی که شهبازی، مجری آن باشد!   میلاد نوشت: خوب شد اخراج شد و اِلا مجبور بودیم هر شبکه‌ای که می‌زنیم امثال محمدرضا شهبازی رو زیارت کنیم!   نوید هم از این تصمیم رضایت دارد: از ابتدا هم جای این مجری هتاک تو هیچ تریبون رسمی‌ای نبود، بهتر که رفت.   نازنین هم این‌گونه واکنش نشان داد: اصلا مگه اهمیتی داره باشه یا نباشه، برای نبودنش باید شیرینی پخش کرد.   منیژه هم نوشت: واقعا بی‌ادب و هتاک بود. رفتنش از صداوسیمای میلی رو به فال نیک بگیریم.   سمانه هم کنایه تندی زده و نوشته: آقای شهبازی بین شما و اصلاح‌طلب و اصولگرا هیچ تفاوتی نیست. خودت رو از آن‌ها جدا نکن برادر! کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چرا گاهی دل آدم به حال مجریان تلویزیون می‌سوزد؟! آرمان ملی : غیبت مجری «پاورقی» در پی توئیت جنجالی / او اخراج شده؟

دیگر خبرها

  • حسن خجسته : به واسطه های چند رجال سیاسی گفتم با هیچ کسی ملاقات نمی کنم /می خواهم در مجلس مستقل باشم
  • برادر همسر رهبر انقلاب: به واسطه های چند رجال سیاسی گفتم با هیچ کسی ملاقات نمی کنم /می خواهم در مجلس مستقل باشم
  • کنگره جهانی امام رضا(ع) رسانه‌ای برای بیان ظرفیت جهانی شدن سیره و آموزه‌های رضوی
  • امتحانات نهایی را تبدیل به بت نکنیم / روش‌های مناسب مطالعه صحیح
  • معاون سیاسی استاندار البرز مطرح کرد؛تقویت پشتوانه سیاسی و اجتماعی کشور با مشارکت مردم در انتخابات
  • تقویت پشتوانه سیاسی و اجتماعی کشور با مشارکت مردم در انتخابات
  • شهبازی جان، رفتی؟ درب را هم محکم پشت سرت ببند!
  • پایان مذاکرات: بایرن گزینه عجیبش را کنار گذاشت
  • تمایز «بوم» با دیگر برنامه‌های مشابه چیست؟/ قابی در شأن هنرمندان
  • کفتارهای سیاسی بر سر جنازه یک دختر نوجوان | بی‌اخلاقی رسانه‌های بیگانه درباره نیکا شاکرمی